تصریح | شاید تا همین چند سال قبل که اینترنت وارد کشورمان شد، کمتر کسی فکر میکرد چند سال بعد از آن، وبلاگ و وبلاگنویسی اینچنین رشد کند. بطوریکه هماکنون در آمارهای موجود، جزء کشورهای اول به لحاظ تعداد وبلاگها قرار گرفتهایم. بر هیچ کس پوشیده نیست و نگاهی به گذشته نیز گواهی بر این است که ما فناوریها را یکایک، بسیار زودتر از آنچه در دیگر نقاط جهان بوده، اخذ کردهایم –مانند رادیو، تلویزیون و…-؛ فارغ از آنکه به خوبی بر ماهیتشان واقف باشیم و کارکرد آنها و تأثیراتشان را در نظر داشته باشیم. البته پرداختن به این مطلب در این یادداشت نمیگنجد و فرصت دیگری را میطلبد.
وبلاگ به عنوان یک رسانه، تا حدی در اختیار نبودن دیگر امکانات ارتباطی برای گروههای مختلف را جبران نموده است؛ تا دیده شوند و نوشتههایشان خوانده شود. در این بین، دانشجوهای حزباللهی و عدالتخواه نیز از این امر مستثنی نیستند. گروهی که از کوچکترین امکانها، بزرگترین حرکتها را ساخته و تاوان حقطلبی خود را نیز دادهاند.
مصلحتاندیشیهای موجود در رسانههای رسمی و همچنین ملاحظات شخصی و گروهی این رسانهها، راه را بر آرمانگرایی دانشجویان عدالتخواه، جهت بیان حرفها و نظرات و… سخت میکند. لذا این گروه نیازمند تریبونهای دیگری –با وجود تمامی نواقص- میباشند تا بتوانند آنچه را که شاید به مذاق برخی خوش نمیآید، بیان کنند.
امروزه میبینیم که وبلاگ یکی از همین تریبونهاست که بنا بر ویژگیهایی که دارا میباشد، مورد استقبال عدالتخواهان قرار گرفته است. مهمترین خصوصیات این رسانه که بکارگیری آن را چنین فراگیر نموده، عبارتند از:
۱- دسترسی آسان: استفاده از فضای وبلاگها برای عموم آسان بوده و این امکان را برای همه فراهم آورده است تا بدون نیاز به هرگونه مهارت خاص و تنها با کمی آشنایی، آنچه را که میخواهند در فضای مجازی و در وبلاگ خود منتشر نمایند. همچنین گستردگی سایتهای ارائهدهنده فضای وبلاگ و در کنار آن، رایگان بودن این رسانه، دسترسی کمهزینهای را فراهم آورده است. بنابراین، موارد ذکر شده شرایط مناسبی را برای دارا بودن یک فضا، جهت به اشتراک گذاشتن افکار و عقاید دانشجویان در کنار دیگر گروهها بوجود آورده است.
۲- پذیرا بودن تمامی سلایق: وبلاگ نیز همچون بسیاری دیگر از رسانهها، سلایق گوناگون را در خود جای میدهد. کمااینکه با نگاهی به وبلاگها، شاهد تنوع محتوای آنها خواهیم بود. لذا این موقعیت برای گروههای مختلف –از جمله امت حزبالله- فراهم آمده تا دغدغههای خود را در قالب این رسانهی در دسترس و البته ساده، اما قابل استفاده، بیان نمایند. و این تجربه بخصوص در سه دهه پس از انقلاب مکرراً به اثبات رسیده که این دسته نه تنها از فرصتها به خوبی استفاده کردهاند، بلکه موقعیتساز نیز بودهاند.
۳- منعکسکننده مناسب عقاید: فضای وبلاگ به دلیل مجازی بودن، امکان دسترسی آنیِ دیگران به مطالب یک شخص یا گروه را در هر لحظه فراهم آورده است. این خصوصیت یکی از وجوه تمایز این رسانه با دیگر وسایل ارتباطی مانند رادیو، تلویزیون و نشریات است. لذا این اعتماد در صاحب یا صاحبان وبلاگ بوجود میآید که در هر زمانی بتوانند به انتشار مطالب خود بپردازند و در نهایت سرعتالعمل بیشتری را در پی خواهد داشت؛ عاملی که بویژه در امر کار تشکیلاتی، یک نیاز ضروری محسوب میگردد.
۴- انعطافپذیری مناسب: افراد با استفاده از فضای شخصی خود یا همان وبلاگ، این امکان را دارند تا حرفهای خود را از هر جنس که باشد، به رشته تحریر درآورند. نوشتن انواع دورنیات، نگاهها، نظرات، انتقادات، پیشنهادات و…، از جمله این نوشتهها توسط صاحبان وبلاگها هستند. چنین امکاناتی، جایگزین مناسبی برای سایتهای رسمی –سایتهای خبری- است؛ چرا که این سایتها، عمدتاً جایگاه رسمیتری نسبت به وبلاگها داشته و مطالب منتشر شده در آنها، معیارها و ضوابط خاصی را میطلبد که همانگونه که اشاره گردید، راه را تا حد زیادی بر آرمانگرایی سخت میکند.
این انعطاف، نه تنها بکارگیری قالبهای گوناگون خبری و غیرخبری مانند نوشتن تحلیلها، تفاسیر و… را در بر میگیرد، بلکه ابعاد ظاهری صفحات و نحوه چیدمان نوشتهها را نیز شامل میگردد. خصوصیت مذکور، این توانایی را به افراد میدهد تا در کنار اظهارنظرهای غیررسمی، مطالب رسمیتر را نیز در معرض عموم قرار دهند. با نگاهی به وبلاگ فعالان جبهه فرهنگی انقلاب، استفاده از چنین فرصتی جهت انتشار هر دو مطالب رسمی و غیررسمی که برآمده از دغدغههای این گروه از وبلاگنویسان است، به خوبی مشهود است.
همچنین ارائه فضای نامحدود نوشتاری در وبلاگها، متون بلند مانند تحلیلها و کوتاهنوشتها –مینیمال- را در خود جای داده است که هر کدام در شرایط و موضوعات گوناگون، قابلیتهای خود را دارند. یک نکته آنکه به نظر میرسد یکی از تفاوتهای وبلاگ با شبکههای اجتماعی نیز در همین مورد باشد؛ چرا که صبر افراد در خواندن مطالب فیسبوکی و…، پایینتر است و مخاطبان این شبکهها متون کوتاه یا به عبارتی ساندویچی را بیشتر میپسندند.
۵- ایجاد پل ارتباطی: وبلاگ نیز همچون دیگر رسانههای مجازی، یک رسانه تعاملی محسوب میگردد؛ بدین معنا که افراد پس از مطالعه مطالب انتشاریافته در وبلاگها میتوانند نظرات خود را ذیل همان مطالب به اشتراک بگذارند تا هم صاحبان مطالب و هم دیگر خوانندگان، در نظرات آنها دخیل شوند.
وجه دیگری از تعاملیبودن وبلاگها، امکان پیوند دادن چندین وبلاگ به یکدیگر –لینک دادن- میباشد. به همین دلیل اشخاص در مواجهه با تعداد قابل توجهی وبلاگ قرار گرفته و میتوانند به راحتی در جریان رویدادها و مطالب دیگر دوستان قرار گرفته و در صورت نیاز در یک رویداد و یا فعالیت شرکت نموده و همکاری کنند. ارتباط با دوستان نیز از ضروریات فعالیتهای تشکیلاتی است، که وبلاگها میتوانند تا حد مناسبی آن را فراهم آورند.
۶- کانالی مناسب برای حرکتهای دستهجمعی: ایجاد یک پل ارتباطی مناسب، تنها مقدمهای خواهد بود برای ایجاد حرکتهای دستهجمعی در رابطه با موضوعات گوناگون؛ آنگاه که نیاز به حضور فعالان عدالتخواه احساس شود.
در واقع این دسته از افراد قادر خواهند بود که با پوشش موضوعات مورد نظر خود و آگاهی دادن به دیگر دوستان، حرکتی خوشهای را نسبت به آن مطلب بوجود آورند؛ بطوریکه تنها پس از گذشت مدت کوتاهی به حرکتهای حضوری و غیرحضوری عدالتخواهانه منجر گردد. تا کنون نمونههای گوناگونی از این جنس فعالیتها توسط دانشجویان و فعالان دیده شده که یکی از مصادیق آن “جنبش وبلاگی حمایت از طلبه سیرجانی” بوده است.
در هر صورت ویژگیهای فوق، باعث شدهاند تا وبلاگ و وبلاگنویسی، گزینه مناسبی برای بهره بردن –هرچند حداقلی- به حساب آید. حرکتهای تشکیلاتی و دستهجمعی در سایه آرمانخواهی که از جمله ویژگیهای اصلی دانشجویان حزباللهی و عدالتخواه است، نمونههای قابل توجهی را از نوع وبلاگی بر جای گذاشتهاند.
تمرکز این گروه از دانشجویان بر موضوعاتی از قبیل طلبه سیرجانی، غزه، کشتار مسلمانان میانمار، انتقاد از برخی مسئولین چون مسئولین صدا و سیما و رؤسای قوا، مصادیق بارز چنین حرکتهایی هستند که به نوبه خود، واکنشهای قابل توجهی را نیز در پی داشتهاند. به گونهای که در پاسخ به برخی از این موارد، قوه قضائیه چند تن از فعالان عرصه عدالتخواهی را به مجازاتهای متفاوتی، محکوم نمود و در پی این اتفاقات و مطرح شدن انتقادات دانشجویان نسبت به این برخوردها در یکی از دیدارهای چند سال اخیر با مقام معظم رهبری، اظهارنظر حضرت آقا را بدنبال داشت: “… از جمله مطالبى که گفته شد، مسئلهى سایتها و وبلاگها و برخوردى است که در محیط دانشجویى با اینها میشود… لیکن من هم عقیدهام همین است که در قبال اظهارنظرِ احیاناً قدرى تند یک جوان دانشجو خیلى نباید حساسیت وجود داشته باشد. فرق است بین آن کسى که با نظام مخالف است، با نظام معارض است، قصد دشمنى دارد، قصد عناد دارد، با آن کسى که نه، از روى احساسات یک مطلبى را بیان میکند؛ ولو ممکن است آن مطلب درست نباشد، یا آن نحوهى بیان کردن را هم من نپسندم… ولى برخورد با این جوانها، به نظر ما هم همین است؛ نباید خیلى برخورد خشن و تند و آنجورى باشد…”*
تمامی مثالهای مذکور بر اهمیت جایگاه فعلی این رسانه –وبلاگ- میان فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تأکید نموده و ما را بر آن میدارد تا از این فرصت به عنوان جایگزین مناسبی برای دیگر رسانهها، نهایت بهره را ببریم. ممکن است در نگاه نخست فعالیت در این وادی، چندان به چشم نیاید و تنها یک حرکت جانبی و البته کاملاً شخصی به نظر رسد. اما زمانی که یکایک فعالان وبلاگی آرمانخواه، به صورت زنجیرهوار، همراه یکدیگر شوند، چه بسا تأثیراتی بزرگ را بر جای گذارند.
نکته نهایی آنکه، نباید فعالیتهای وبلاگیِ گروهی را تنها در عرصه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی خلاصه نمود. توجه به امکانهای این رسانه میتواند یاریگر هستههای علمی در جهت جنبش نرمافزاری و مبحث تولید علم باشد؛ مکانی برای تبادل نظر در ارتباط با مباحث غربشناسی، علوم اجتماعی و… . حرکتی که مدتی است توسط برخی از دانشجویان دغدغهمند رشتههای علوم انسانی کلید خورده و راه خود را میپیماید.
* بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان به تاریخ ۱۶/۵/۱۳۹۱
تمرکز این گروه از دانشجویان بر موضوعاتی از قبیل طلبه سیرجانی، غزه، کشتار مسلمانان میانمار، انتقاد از برخی مسئولین چون مسئولین صدا و سیما و رؤسای قوا، مصادیق بارز چنین حرکتهایی هستند که به نوبه خود، واکنشهای قابل توجهی را نیز در پی داشتهاند. به گونهای که در پاسخ به برخی از این موارد، قوه قضائیه چند تن از فعالان عرصه عدالتخواهی را به مجازاتهای متفاوتی، محکوم نمود